اون قسمت تولد هم ک گفتم یادشونه

داداشم گفت بهشون

و چرا اون یادش بود چون که دیروز تولد یکی از آشناها بود

که داداشم زیرپوستی دوسش داره و دوسه سال گذشته

هیچوقت تولد منو یادش نبود حتی ممکنه روزش هم یادش نباشه

که بهم بگه ولی از ی هفته قبل میگفت چن روز دیگه تولد فلانیه و تو

و بش گفتم چیشده ک تولد من یادت مونده

گفت نمیدونم کی گند زدی بهم سر تولدت یادم موند دیگه

ولی میدونم به خاطر اون دختر خانمه:)

کاش به خاطر عذاب وجدانش ک فکر

می‌کرد من ناراحت میشم وهمش ولش میخواست درباره اون بگه

چیزی درباره من نمیگفت